آمار مطالب

کل مطالب : 1892
کل نظرات : 76

آمار کاربران

افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

بازدید امروز : 199
باردید دیروز : 0
بازدید هفته : 1966
بازدید ماه : 17937
بازدید سال : 78947
بازدید کلی : 403645
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : سید محمد سیداصیل
تاریخ : یک شنبه 19 بهمن 1393
نظرات
رعضه در تمام مشقت‌ ها با حضرت ابراهیم(ع) همراه بود تا آن که حضرت او را به همسری یکی از فرزندانش درآورد و خدای تعالی فرزندانی به آنها عنایت فرمود که همه بر مسند نبوت و پیامبری قرار گرفتند.

نمرود با دخترش (رعضه) نشسته بودند و منظره آتش انداختن حضرت ابراهیم(ع) را نگاه می‌کردند.

دختر نمرود بالای بلندی ایستاد تا ماجرا را به خوبی ببیند، دید که ابراهیم(ع) در میان آتش است اما در محوطه آتش، گلستانی ایجاد شده است.

دختر نمرود گفت: ای ابراهیم این چه حالی است که آتش تو را نمی‌سوزاند؟

تعداد بازدید از این مطلب: 443
موضوعات مرتبط: مذهبی , ادبیات , داستان , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0


صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 190 صفحه بعد

********به وبلاگ من خوش آمدید********* خدایا مرا ببخش / مرا فهمی ده تا فرامین وحکمت هایت را درک کنم/ و مرا فرصتی دیگر برای بهتر بودن ده تا دستهاو زبان تو شوم . آمین یا رب العالمین


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود